سفرنامه؛شیکوکو، مسیری که زمان را متوقف می‌کند!

سفرنامه؛شیکوکو، مسیری که زمان را متوقف می‌کند!

در این سفر من، اولیور بری (Oliver Berry)، نویسنده مجله National Geography، به دل فرهنگ غنی و معنوی ژاپن رفتم و تمام جزییات آن و حال و هوایش را در ادامه به اشتراک گذاشته‌ام...

صبحی شلوغ و درعین حال آرام

صبح‌ها در معبد ریوزن-جی (Ryozen-ji) همیشه شلوغ است. ساعت تازه از 9 گذشته و زائران مشغول خرید لوازم ضروری هستند: عصاهای چوبی، کلاه‌های مخروطی از نی، کتاب‌های راهنما، زنگ‌های برنجی، طلسم‌های زودیاک و پوشش‌های سفید مخصوص به نام اویزورو (oizuru). بسیاری در صف دریافت اولین مهر معبد خود ایستاده‌ و نظاره‌گر هنرمندی هستند که دفترچه‌هایشان را با مرکب قرمز و حروف کانجی دست‌نویس مُهر می‌کند.

در بیرون، عطر چوب صندل فضای حیاط را پر کرده است؛ مردم شمع روشن می‌کنند و سه عود به نشانه گذشته، حال و آینده می‌سوزانند، سپس نُت‌های دعای خود را تقدیم کرده و در مقابل زیارتگاه، سوتره می‌خوانند. صدای زنگ سکه‌هایی اهدایی و همینطور صدای گه‌گاه ناقوس معبد، هارمونی زیبایی با پچ‌پچه‌های دعا برقرار کرده است؛ فضایی شلوغ اما در عین حال آرامش‌بخش. هزار سال است که این شیوه در مسیر شیکوکو هنرو (Shikoku Henro) جریان دارد.

شیکوکو هنرو

مسیر زیارتی شیکوکو هنرو یکی از قدیمی‌ترین و طولانی‌ترین جاده‌های زیارتی ژاپن است و حدود 750 مایل طول دارد. این مسیر دور جزیره شیکوکو، کوچک‌ترین جزیره از چهار جزیره اصلی ژاپن، می‌چرخد؛ جزیره‌ای کوهستانی، جنگلی و محصور در سواحلی ناهموار که کمتر مورد بازدید گردشگران قرار می‌گیرد. برای تکمیل این مسیر، زائران باید از 88 معبد در اطراف جزیره بازدید کنند. معبد شماره یک، ریوزن-جی، نزدیک شهر شرقی توکوشیما است، در حالی که معبد شماره 88، اوکوبو-جی، در نزدیکی تاکاماتسو در ساحل شمالی قرار دارد. در طول مسیر، گفته می‌شود که زائران از چهار مرحله معنوی عبور می‌کنند: بیداری، آموزش، روشن‌گری، و در نهایت نیروانا.

هر زائر دلایل خاص خود را برای این سفر دارد. بسیاری در حال گذر از لحظات مهمی در زندگی خود هستند: تغییر شغل، تولد فرزند، بیماری یا رسیدن به یک سن خاص. دیگران به دنبال آرامش درونی یا راهنمایی معنوی هستند. قوانین زیارت شگفت‌آور انعطاف‌پذیر است: شما می‌توانید معابد را به هر ترتیبی و در یک سفر حماسی یا در طول سال‌ها تکمیل کنید و مهرهای هر بازدید را جمع‌آوری کنید.

زیارت کوتاه من تا معبد شماره 21، تایریو-جی (Tairyu-ji)، ادامه خواهد داشت – سفری چهار روزه و 30 مایلی – اما تکمیل کل مسیر حدود 40 تا 50 روز طول می‌کشد. البته این در صورتی است که پیاده بروید؛ امروزه بسیاری از زائران از خودرو، مینی‌بوس، اتوبوس یا دوچرخه استفاده می‌کنند. به گفته مردم خود سفر است که همیت دارد، نه روش سفر کردن!

پدر مسیر

در حالی که در سکوت و آرامش مسیر به سوی بالا قدم می‌زنم، نور خورشید از میان درختان جنگل عبور می‌کند. درختان سدر همچون ستون‌هایی در طول مسیر برافراشته‌اند. صدای زیر جیرجیرک‌ها فضا را پر کرده و عصاهای بامبو همچون بادگیرها به هم برخورد می‌کنند. این تجربه شبیه ورود به یک ویدیوی مدیتیشن است. بعد از مدتی، صدای آب جاری به گوش می‌رسد: چشمه‌ای که توسط یک جیزو (Jizo)، مجسمه سنگی وقف شده به کودکان و مسافران، محافظت می‌شود. جیزو شنل صورتی و کلاه بافتنی به تن دارد. طبق سنت، سر او را برای خوش‌شانسی شست‌وشو می‌دهم و به مسیر ادامه می‌دهم.

شخصیت شاخص

شناخته‌شده‌ترین چهره در مسیر شیکوکو هنرو کوکای یا کوبو دایشی (Kobo Daishi) است، بنیان‌گذار مکتب شینگون در بودیسم، یکی از چندین نسخه بودیسم در ژاپن. کوکای در سال 774 در معبد شماره 75، زنتسو-جی (Zentsu-ji)، به دنیا آمد. زیارت بخش مهمی از تمرینات او بود و گفته می‌شود که مسیر شیکوکو هنرو را در طول تلاش خود برای روشن‌گری پایه‌گذاری کرد. برای زائران امروزی، او همچون یک همراه، مربی شخصی و راهنما است. مجسمه‌های او در همه جا دیده می‌شود: کنار چشمه‌ها، زیر درختان ویستریا یا در زیارتگاه‌ها. حتی عصاهای چوبی زائران به نام دوگیو-نینین (Dogyo-Ninin) [یا دو زائر همراه] برچسب خورده‌اند، نماد همراهی همیشگی کوکای در طول سفر.

 

آشنایی با یک زائر باتجربه

زیر سایه یک درخت کامفور گسترده، با آداچی شینوبو (Adachi Shinobu)، زائری با سه دور تجربه هنرو، آشنا می‌شوم. او در سفرهای قبلی با شریک زندگی‌اش و دو سگش – که به طور جالبی نام‌های آن‌ها کو و کای است – همراه بوده است. او می‌گوید: «کوکای قهرمان من است. گاهی زیارت می‌تواند تنهایی باشد. گاهی گیج‌کننده یا پر از گم‌گشتگی. اما کوکای همیشه راه را نشان می‌دهد.»

 

درس‌های زیارت

مانند زندگی، زیارت نیز پر از فراز و نشیب، ملاقات‌های غیرمنتظره، درس‌ها و سختی‌ها است. زمانی که اوضاع دشوار می‌شود، تنها یک پاسخ وجود دارد: ادامه دهید! این یک شعار عملی برای هنرو است: برخی از مسیرها از جاده‌های اصلی عبور می‌کنند، در حالی که بخش‌های دیگر به کوه‌ها، دره‌ها یا حتی رودخانه‌ها ختم می‌شوند.

ریشه‌های پیچ‌خورده و تاک‌های درهم، منتظر گام‌های بی‌احتیاط هستند. تارهای عنکبوت مسیر را در ارتفاع صورت پوشانده‌اند. اما چالش‌برانگیزترین بخش‌ها، پله‌هایی هستند که به نام هنرو-کوروگاشی (به معنای واقعی کلمه «غلتیدن زائر») شناخته می‌شوند. طولی نمی‌کشد تا دلیل این نام را بفهمم.

قصه‌های معابد

این روزها، تعداد اندکی از زائرانی که مسیر را پیاده طی می‌کنند، یا در چادر اقامت می‌کنند یا در ریوکان (مسافرخانه‌های سنتی) می‌مانند. اما یک قرن پیش، بسیاری از معابد خدمات اقامت به زائران (شوکوبو) ارائه می‌دادند. اکنون تنها تعداد محدودی از این خدمات باقی مانده است. یکی از این معابد آنراکو-جی (معبد شادی جاودانه)، معبد شماره 6 است که در پایان روز اول، خسته و گرمازده به آن می‌رسم.

این معبد نمونه‌ای از معابد مسیر شیکوکو هنرو است: دروازه‌ای چوبی و باشکوه به حیاط داخلی منتهی می‌شود که پر از درختان هرس‌شده، باغ‌های شنی، حوض‌ها، فواره‌ها و یک پاگودای کوچک است. در عمق بیشتر، دو زیارتگاه اصلی وجود دارد – یکی برای خدای محافظ و دیگری برای کوکای – همراه با ساختمان‌های معبد. اقامتگاه‌ها عمداً ساده طراحی شده‌اند. اتاق‌ها به جز یک میز چوبی و تشک فوتون خالی هستند. وعده‌های غذایی به صورت مشترک در سالن غذاخوری سرو می‌شوند و یک حمام آب گرم (اونسن) وجود دارد که زائران می‌توانند عضلات خسته خود را در آن آرام کنند.

پس از استراحت، با رئیس معبد، هاتاکدا یوهو (Hatakeda Yuho)، ملاقات می‌کنم. او لباس روزمره یک راهب شینگون – ردای سفید زیرین، ردای مشکی رویی و رکوسو نارنجی، یک پنل وصله‌دوزی‌شده که نشانه دست‌آموزی او است – به تن دارد. خانواده‌اش چهار نسل است که در این معبد خدمت می‌کنند و او به این افتخار می‌کند که آنراکو-جی همچنان به زائران فرصت تجربه زندگی در یک معبد فعال را می‌دهد.

او می‌گوید: «مردم به شیکوکو می‌آیند تا مسیرهای جدیدی پیدا کنند. در یک زیارت، شما از روزمرگی فاصله می‌گیرید تا ذهن خود را پاک و تفکر خود را تازه کنید.» سپس با تأمل چای خود را می‌نوشد و می‌افزاید: «برای من، قدرت هنرو در فرصتی است که می‌دهد تا در ردپای کوکای قدم بزنید. اما هر کس دلایل خاص خود را دارد و هر کس از این تجربه چیزی متفاوت می‌آموزد.»

آیین‌های کهن

آن شب، او مرا به یک مراسم گرامیداشت اجداد دعوت می‌کند. بی‌صدا وارد هزارتوی مقدسات درونی می‌شویم و در تالار دعا به صورت چهارزانو می‌نشینیم، در حالی که هاتاکدا-سان برکت‌نامه‌ای را می‌خواند که با صدای زنگ برنجی آغاز و پایان می‌یابد. نام عزیزان از دست‌رفته خود را روی کاغذ می‌نویسیم و تماشاگر شناور شدن آن‌ها در سبدهای نورانی شمع‌ها بر روی جریان مقدس معبد هستیم – نمادی از ارسال پیام‌هایمان به جهان پس از مرگ. این آیینی است که قرن‌هاست اجرا می‌شود و به طرز شگفت‌آوری تأثیرگذار است.

 

شگفتی‌های مسیر

در طول زیارت، احساس می‌کنید سفری به گذشته ژاپن انجام می‌دهید. معابد قدیمی‌ترین از دهه 1600 میلادی هستند و نام‌هایشان – معبد ابرهای شناور، معبد چشمه طلایی، معبد شاه دارو – از دل اساطیر برآمده‌اند. هر یک از آن‌ها مجموعه‌ای از افسانه‌ها دارند که در خدایان عجیب و حکاکی‌هایی از اژدها، مار، فیل و درنا گرامی داشته شده‌اند.

یکی از افسانه‌های مورد علاقه‌ام از شوسان-جی (معبد 12، معبد کوه سوزان) است که در پایان روز سوم به آن می‌رسم. این معبد یکی از اسرارآمیزترین معابد است. راه‌رویی پرپیچ‌وخم با بوداها و بودیساتوها به دروازه منتهی می‌شود، در حالی که در حیاط داخلی، درختان سدر شبیه ستون‌های یک کلیسای باشکوه به نظر می‌رسند، تنه‌هایشان در مه محو می‌شود. می‌گویند کوکای در اینجا با اژدهایی که آتش می‌بلعید و جنگل‌های اطراف را ویران می‌کرد، روبرو شد. او اژدها را در کوه زندانی کرد، اما از آن زمان تاکنون هر از گاهی بیدار می‌شود – و این زلزله‌های شیکوکو را که مانند بخش‌های زیادی از ژاپن بسیار مستعد آن است، ایجاد می‌کند.

نغمه‌های کوهستان

در روز پایانی خود، صبح زود به کاکورین-جی (معبد شماره 20، معبد جنگل درنا) می‌رسم، پس از پایین آمدن از یکی دیگر از «غلتیدن زائر» به دره‌ای خنک و سایه‌دار. زنی از روستای نزدیک مشغول برداشت هلو، سیب و سوداچی (میوه‌ای شبیه لیمو) است. او چند میوه برای رفع تشنگی به من تعارف می‌کند. هلوها شیرین هستند و سوداچی طعمی تند و باطراوت دارد. البته، او از گرفتن پول امتناع می‌کند و می‌گوید: «اوسِتای» (هدیه‌ای به زائر).

از اینجا، یک صعود پرپیچ‌وخم به مقصد نهایی من آغاز می‌شود: تایریو-جی (معبد اژدهای بزرگ)، جایی که کوکای به مدت 50 روز در آن به مراقبه پرداخت و اژدهای نگهبان معبد از او محافظت می‌کرد. این معبد به عنوان یک نانشو یا «جای سخت» شناخته می‌شود: معبدی که در ارتفاع 1500 فوتی یک قله کوهستانی قرار دارد و تنها از طریق پلکانی طولانی و به ظاهر بی‌پایان که هم پاها و هم روح را خسته می‌کند، قابل دسترسی است. برای زائران مدرن‌تر، یک تله‌کابین نیز وجود دارد که آن‌ها را به راحتی به قله می‌برد.

وقتی به قله می‌رسم، بعدازظهر است و مه بر کوهستان می‌غلتد و همه چیز را در نوری نرم و خاکستری فرو می‌برد. در دروازه، مراسم معمول خود را انجام می‌دهم – تعظیم، شستن دست‌ها، به صدا درآوردن زنگ، گفتن دعا – و سپس وارد می‌شوم. اژدهایان ظاهر می‌شوند: زیر طاق‌ها حکاکی شده‌اند، به صورت مجسمه‌های برنزی درآمده‌اند، و در زیر سقف‌های زیارتگاه‌ها پنهان شده‌اند. در دفتر معبد، خادمی کتابم را با مهر ویژه‌ای که اژدهایی را نشان می‌دهد، همراه با کلمات کانجی شگفت‌انگیز، مُهر می‌زند. یک طلسم اژدهای طلایی می‌خرم و آن را به کوله‌پشتی‌ام می‌چسبانم، سپس به سمت زیارتگاه‌ها می‌روم تا آخرین سه چوب عود خود را روشن کنم.

اینجا با کوسه نائوکی، یک زائر نقره‌موی 70 ساله، آشنا می‌شوم. او می‌گوید: «ده سال پیش،تشخیص دادند که سرطان دارم و به من پنج سال زندگی بخشیدند.» او ادامه می‌دهد: «من هنوز اینجا هستم. و بابت این، پر از قدردانی‌ام.» او بقای خود را به آموزش‌هایش به عنوان یک یامابوشی، یک راهب کوه‌نشین که از طریق تلاش‌های فیزیکی و غوطه‌وری در طبیعت به روشن‌بینی دست می‌یابد، نسبت می‌دهد. او پشت پیراهن سفید اوئیزورو خود را نشان می‌دهد که با مهرهای قرمز از هر معبدی که بازدید کرده، پوشیده شده است. او می‌گوید که سفید نماد پاکی معنوی است و روزی با همین لباس دفن خواهد شد.

او یک صدف بزرگ دور گردنش حمل می‌کند که می‌گوید برای دفع ارواح شیطانی و ادای احترام به خدایان معابد استفاده می‌شود. صدف را به لب‌هایش می‌برد و می‌دمد. صداهای بلند و عجیب از میان دیوارهای معبد پیچیده و به نسیم سپرده می‌شوند، اوج گرفته، فروکش کرده و در سکوت کوهستان محو می‌شوند.

در آخر میتوانم بگویم که زیارت شیکوکو هِنرو نه تنها مسیری برای جستجوی معنویت و آرامش درونی است، بلکه سفری به گذشته‌های فرهنگی و مذهبی ژاپن به شمار می‌آید. این مسیر با زیبایی طبیعی، مهمان‌نوازی مردم محلی و ارتباط با آموزه‌های کوکای، تجربه‌ای منحصربه‌فرد و فراموش‌نشدنی برای هر زائر یا مسافری خلق می‌کند. شیکوکو یادآور این حقیقت است که گاهی مقصد مهم نیست؛ بلکه خود سفر و تأملاتی که در طول مسیر به دست می‌آید، ارزشمندترین دستاورد است.

پشتیبانی شما در طول سفر

کوچینه پشتیبانی شما در طول سفر

پیشنهاد قیمت‌های به‌ صرفه

کوچینه پیشنهاد قیمت‌های به‌ صرفه

پیشنهاد هتل‌های فوق‌العاده

کوچینه پیشنهاد هتل‌های فوق‌العاده